حمله ناجوانمردانه رژیم جعلی صهیونیستی به زیرساختهای نظامی، اقتصادی و مسکونی و به شهادت رساندن جمعی از سرداران ایرانی، دانشمندان و شهروندان، فضای اقتصادی، اجتماعی و روانی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. در چنین شرایطی که نااطمینانی و اضطراب عمومی افزایش یافته، نقش مدیران و صاحبان کسبوکارهای خصوصی در حفظ ثبات روانی، معیشتی و شغلی پرسنل، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. این یادداشت مجموعهای از توصیههای عملی و اخلاقی است برای آن دسته از مدیرانی که میخواهند در روزهای سخت، مسئولانهتر و انسانیتر عمل کنند.
در شرایط بحرانی، خانوادهها با اضطراب معیشتی بیشتری روبهرو هستند. پرداخت زودتر بخشی از حقوق یا ارائه مساعده مالی میتواند کمک بزرگی برای تأمین نیازهای فوری کارکنان باشد. حتی پرداخت بخشی از عیدی، پاداش یا مساعدههای کوچک بهصورت هدفمند (مثلاً برای دارو، اجاره یا خوراک) میتواند تاثیر روانی و انگیزشی بالایی داشته باشد.
سلامت جسمی و روانی کارکنان باید در اولویت قرار گیرد. فراهم کردن زیرساختهای لازم برای دورکاری، حذف الزام به حضور فیزیکی و کاهش رفتوآمدهای غیرضروری، هم از خطرات احتمالی میکاهد و هم حس امنیت و آرامش بیشتری برای پرسنل ایجاد میکند.
در مواقع بحرانی، نیاز افراد به استراحت روحی و جسمی افزایش مییابد. اگر همکاری به دلایل روانی، خانوادگی یا حتی ترس عمومی نیاز به مرخصی دارد، با درک و همراهی برخورد کنید. حتی مرخصیهای بدون حقوق را هم در صورت درخواست با انعطاف بپذیرید.
در بحرانها، نیازهای مردم تغییر میکند. اگر کسبوکار شما ارائهدهنده خدمات دیجیتال، پلتفرم محتوایی یا اپلیکیشن است، بهتر است تمرکز را بر خدمات حیاتیتر یا کمکرسانتر قرار دهید. مثلاً در صورت امکان، برخی اشتراکها یا خدمات را رایگان کنید یا طرحهای حمایتی برای کاربران فعال کنید. این کار هم از نظر مسئولیت اجتماعی ارزشمند است، هم میتواند منجر به رشد برند در بلندمدت شود.
تعدیل نیرو در شرایط بحرانی، آخرین گزینه ممکن است. هر تعدیلی در این دوران، بار روانی سنگینی برای کارمند و خانواده او دارد و همچنین بر روحیه تیم باقیمانده نیز تأثیر منفی میگذارد. اگر ناچار به کاهش هزینهها هستید، از روشهایی مانند کاهش ساعت کاری یا اشتراک در وظایف استفاده کنید.
اعتماد، مهمترین سرمایه شماست. اگر به هر دلیل امکان پرداخت بهموقع حقوق را ندارید، از پنهانکاری و وعدههای غیرواقعی بپرهیزید. با شفافیت کامل شرایط را توضیح دهید و در صورت امکان، به کارکنان زمان مشخصی برای پرداخت بدهیها ارائه دهید تا بتوانند برنامهریزی مالی خود را تنظیم کنند.
در روزهای سخت، حرف زدن با مدیر، حتی برای چند دقیقه، میتواند تأثیر عمیقی داشته باشد. شنیدن دغدغهها، پرسیدن از حال خانواده و قدردانی ساده، اثرگذارتر از پاداش مالی خواهد بود.
برخی از پرسنل ممکن است بخواهند در کمکرسانی به مردم مشارکت کنند. اگر این امر مغایرتی با وظایف شغلی ندارد، از آن حمایت کنید. حتی میتوانید زمان یا امکاناتی را بهصورت محدود برای مشارکت اجتماعی اختصاص دهید.
از دامن زدن به ترسها یا انتشار شایعات پرهیز کنید. مدیریت محتوا و انتقال پیامهای اطمینانبخش، بخشی از وظایف مدیران در چنین شرایطی است.
به جای انفعال، با تیم خود برای سناریوهای مختلف (قطع اینترنت، قطعی انرژی، کاهش فروش، افزایش تقاضا برای برخی خدمات) برنامهریزی کنید. این پیشبینیها به کاهش شوکهای بعدی کمک میکند.
مدیریت در روزهای عادی، هنر نیست.
مدیر واقعی کسی است که در روزهای سخت، همزمان هم بیزینس را حفظ میکند، هم انسانیت را. اگر امروز، با همدلی و تدبیر از کارکنان و مشتریان خود حمایت کنید، فردا آنها وفاداری خود را به کسبوکار شما اثبات خواهند کرد. به یاد داشته باشیم که پس از هر بحران، این رفتارها هستند که در حافظهها میمانند، نه فقط خدمات، محصولات یا درآمدها.